مطالعات فضای مجازی و ارتباطات

ساخت وبلاگ
بیشتر آدمها دوست دارند بتوانند کلمات را به نحوی تاثیرگذار به کار ببرند و گاهی برخی این رویا را دارند که با کلمه‌ها بتوانند صلح، عشق و شادمانی بیشتری به جهان و انسان‌ها ببخشند. داستان «واژه فروش» ایزابل آلنده، مجالی برای فکر کردن به این ایده‌ها و رویاها فراهم می‌کند.شخصیت اصلی داستان دختری به نام «بلیسا» است که در شرایط سختی زندگی می‌کند. او تا 12 سالگی هیچ هنری جز «مقاومت در برابر گرسنگی و خستگی» ندارد. شرایط خشکسالی و باران‌های سیل آسا بسیاری از مردم از جمله چهار خواهر و برادر او را به کام مرگ کشیده است.بلیسا راهی جنوب می‌شود تا در شرایط بهتر، دست‌کم زنده بماند. در میانه راه او با دیدن صفحه یک روزنامه که تا آن زمان هیچ چیزی راجع به آن نمی‌دانسته، «فن نوشتن را کشف می‌کند» و وقتی در می‌یابد «کلمات بی آنکه اربابی داشته باشند راه خود را به دنیا پیدا می‌کنند»، حرفه‌ی «واژه فروشی» را برای خود انتخاب می‌کند در عین حال او کار دیگری هم نمی‌داند و اگر کلمه فروش نشود باید فاحشه یا کلفت شود. واژه فروشی از نظر او دست‌کم محترمانه‌تر به نظر می‌رسید.شاید این سوال پیش بیاید که مگر حرفه‌‌ی "واژه فروشی" وجود دارد؟به نظرم آنچه در کتاب تحت عنوان «واژه فروشی» مطرح می‌شود یک جورهایی همان «تولید محتوا»‌ی امروزی است البته تولید محتوای تاثیرگذار نه هر محتوایی؛ اما یک تفاوت مهم دیگر هم در کار بلیسا وجود دارد و آن اینست که بلیسا به برخی افراد دو کلمه «جادویی» ویژه آن فرد هم یاد می‌دهد.دقیقا بر اساس همین نکته است که می‌توانیم این کتاب را در «سبک رئالیسم جادویی» دسته‌بندی کنیم.بلیسا که دیگر به واژه فروشی شناخته شده است، مورد توجه کلنل جنگجو و مخوف ناحیه قرار می‌گیرد.. کلنل از اینکه هر جا وارد می‌شود همه مطالعات فضای مجازی و ارتباطات ...
ما را در سایت مطالعات فضای مجازی و ارتباطات دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 0cyberstudy0 بازدید : 29 تاريخ : پنجشنبه 21 دی 1402 ساعت: 15:48

مقدمهدر کتابِ «خاطرات یک آدمکش»، نوشته‌ی «کیم یونگ ها»، دست‌نوشته‌های مردی 70 ساله را می‌خوانیم که به آلزایمر پیشرفته مبتلاست. او در خاطرات خود به قتل‌های سریالی اعتراف می‌کند و خود را یک آدمکش می‌داند؛ اما از همان ابتدا سوالاتی در ذهن مخاطب ایجاد می‌شود:چقدر می‌توان به دست‌نوشته‌های فردی مبتلا به آلزایمر و اعترافات او به قتل اعتماد کرد؟ آیا او واقعا یک قاتل حرفه‌ای است که بی‌رحمانه افراد زیادی را کشته؟ یا دست‌کم برخی از قتل‌ها و رخدادها، تصورات ذهنی انسانی درگیر با بیماری آلزایمر است؟این همان نقطه تعلیقی است که نویسنده به خوبی در داستان گنجانده و مخاطب را به خواندن داستان تا انتها تشویق می‌کند.شخصیت محوری و راوی داستان "کیم بیونگ سو" مردی 70 ساله است؛ اگرچه شخصیت‌های فرعی دیگری نیز در دست‌نوشته‌های پیرمرد مورد اشاره قرار می‌گیرند اما هیچکدام محوریت نمی‌یابند و فقط اثر ارتباط با آنها در احساسات، افکار و کنشهای شخصیت اصلی نمود می‌یابد.شیوه‌ی روایت ذهنیمخاطب در این داستان، از طریق نوشته‌های پیرمرد، ساکن دنیای ذهنی او می‌شود و هر کنش، موقعیت یا شخصیت دیگری را از صافی ذهن او می‌شناسد؛ بر این اساس می‌توان این داستان را در دسته‌ی داستان‌هایی با شیوه‌ی «روایت ذهنی» قرار داد؛ اما ویژگی خاص این روایتِ ذهنی، فراموشکار بودن راوی است و کتاب از این نظر یک جنبه‌ی متمایز با کتابهای مشابه دارد.یک بیمار مبتلا به آلزایمر چگونه خاطراتش را می‌نویسد؟از نکاتِ جالب توجه داستان که جدا از بعد جنایی آن مطرح است، توانایی نویسنده در همراه کردن مخاطب با ذهن فردی مبتلا به بیماری آلزایمر از طریق «نانوشته‌»های اوست. به عبارت دیگر، نویسنده با ایجاد پرشها و فواصلی برای نوشتن رخدادها و خاطرات، مخاطب را متوجه ا مطالعات فضای مجازی و ارتباطات ...
ما را در سایت مطالعات فضای مجازی و ارتباطات دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 0cyberstudy0 بازدید : 30 تاريخ : پنجشنبه 21 دی 1402 ساعت: 15:48